لهجه تهرانی

قصه ای از امروز شهر

لهجه تهرانی

قصه ای از امروز شهر

تاکسی


داستان تاکسی یکی از داستانهای کتابمه که خیلی دوسش دارم

یکی از همون اتفاقایی که میوفته و ما از اون با هیچکس حرف نمیزنیم حقیقتی بین ما ادما و خودمون

امیدوارم دوسش داشته باشین


کرکره را پایین می کشم درب مغازه را قفل می کنم از پلّه ها

پایین می روم در فضای سرسبز محوطه قدم می زنم زن و
مردی را می بینم که دست کودک کوچک خود را گرفته اند و
از پله ها بالا می روند دختربچه ناز است و خندان نمیتوام
جلوی خودم را بگیرم و با خنده ای به پدر می گویم آقا خدا
حفظش کنه خیلی بامزّه ست یه دو کیلو اسفند براش دود کن
من چشمام خیلی شوره ها پدر تشکّر می کند دختر بچه با
موهای بلند و صاف و بور با لحنی کودکانه می گوید:






ادامه داستان در ادامه مطلب

نظر و شیر کردن یادتون نره

ادامه مطلب ...

بهمن بای بای



بهمن هزار و ششصد




خوب یادمه عید نود و یک جند ماهه پیش تهران خلوته خلوت بود

پشت موتور هدفون تو گوشم بود و اون روزا به خاطر حالو هوای عید اهنگای خوب و بد زیادی اومده بود

من بودمو دوستم بهمن

از نظام اباد تا جردن از جردن تا تجریش از تجریش تا شوش

کله تهرانو میگشتم و خیالم راحت بود هیچ جا خبری از کفی نیست و موتور نمیگرن

بهمن شیشصد تومنیم تموم شده بود جلوی اولین دکه وایسادم یه دو هزار تومنی به فروشنده دادم گفتم یه بسته بهمن ابی بده یه شارژ هزاری ایرانسل بقییشم یه نخ کنت پاور بده لبهای فروشنده شروع به حرکت کرد کم کم داشت تنم به لرزه می افتاد بدنم سرد شده بود انگار داشتم صحنه اهسته از یه فیلمو میدیدم .من این صحنه رو قبلا یه جایی دیده بودم به دفعه یادم اومد که چند شب پیش خواب دیدم من سیگار ندارم و چنتا ادمه خوش تیپ و پولدار کنارم وایسادن سیگار بهمن روشن میکنن و دودشو میدن تو صورته من

یه دفعه به خودم اومدم دیدم فروشنده داره صدام میکنه به حرفاش که دقت کردم دیدم داره میگه دویست تومن کمه سریع یه دویست تومنی به فروشنده دادمو راه افتادم

تو راه سعی میکردم هواسمو جمع رانندگیم کنم اما نمیشد

برای اولین بار بود که بهمن با من اینکارو کرد دلم ریخت پیش خودم گفتم نکنه بازم ازین کارا بکنه و منو تنها بزاره بعد از مگنا من دیگه طاقت رفتن بهمنو ندارم تازه ریه هام به درد اول صبح عادت کرده

دو روز بعد با هیجان و ترس خاصی دوباره رفتم تا از همون دکه سیگار بخرم وای

بهمن ابی امروز شد نهصد تومن

پیش خودم گفتم امکان نداره نه من کسییم که همه خوابام تعبیر بشه نه امکان داره که بهمن ابی یه سیگار که تولید داخله روزی صد تومن گرون بشه

رفتم سرراغه یه دکه دیگه اما دیدم اونجا هم بهمن رو نهصد تومن میفروشه دلم شکست اشک تو چشام جمع شد

یاد شعر شاهین افتادم که میگه هجده تیر بی سرانجامی توی سیگار بهمنت باشد فکر کنم هجده تیر همه دانشجو ها داشتن اخرین بهمنشونو میکشیدن

منم همین حس رو داشتم چون اخرین بهمنمو کشیده بودم

معنیه این شعرو تو اون  لحظه درک کردم

یه نگاه به سیگارای توی ویترین انداختم بهمن قرمز ؟نه بهمن دو.....دو.....ل  ؟نه پین ؟ نه

بیستون ؟ اره

یه بسته بیستون بده

رابطه منو بهمن دیگه هیچ فایده ای نداشت بهمن دنباله پول بود که من نداشتم

تنها راهه فرار از تنهایی و فراموش کردن شکست عشقی شروع یه عشقه جدیده

یه نخ بیستون از پاکت در اوردم مثله بهمن بوی لواشک نمیداد اما بوی بدی هم نمیداد انگار خنثی بود روشن کردم و رفتم

امروز دوشنبه بیست و هفت شهریور

بهمن ابی هزار و ششصد تومن

من زرنگ بودم که به موقع رابطمو با بهمن تموم کردم

ولی از خودم از خوابام میترسم

خدا کنه دیگه هیچوقت خواب بیستون جونمو نبینم


بهمن هزار و ششصد 

سلام تهران اینجا ضعف شخصیتی بیداد میکنه

این روزا 4 تا مدل ادم بیشتر تو جامعه نمیبینم شاید تفاوت های زیادی یا هم داشته باشند ولی در اخر همه تو یکی ازین چهارتا گروه خلاصه میشن

بحث جالب 4 قشر جالب این روزهای تهران 

هیچی نمیگم اونایی که لازم باشه خودشون با دست تقدیز میرن و میخونن






                                                                            << ادامه مطلب اون پائینه >>

ادامه مطلب ...

رضا پیشرو

بالاخره بعد از چند سال البوم دوران طلایی رضا اماده شد 





رضا یکی از یچه محل های خوبمه که همیشه هم شخصییت راز الود و هم کارای قشنگشو دوست داشتم . مخصوصا وفاداریش به محله نظام اباد که چند وقته بوی غمه خاصی همه جاشو پر کرده

انگار همه دارن گریه میکنن 


مخصوصا اهنگ نیلوفر ابی و عکسی که بغله مترو سبلان انداخته 






من دموی البوم رو گوش دادم  و دیدم اهنگا واقعا عالی بودن و کیفییته فوق العاده استانداردی داشتند

اما رضا دست به کاری بزرگ زده و برای اولین بار شروع به فروش البومش در اینترت کرده

مدتهاست که این کار برای هنر رپ فارس باید شروع میشد

اما عزم و اراده خاصی میخواست که هر کسی نداشت

برای رضا ارزوی موفقییت میکنم و بهش تبریک میگم 


 ادرس رسمی سایت البوم دوران طلایی :


www.Doran-Talaei.Org


اینم لینک دموی البوم:


.http://youtu.be/3KLIjb6-Vb8